در این میان معادن زغالسنگ بهعنوان قاتل درجه یک کارگران شناخته میشوند. زغالسنگ که از دیر باز، به ویژه بعد از انقلاب صنعتی اروپا، منبع انرژی مهمی محسوب شده است در حالی سهم 24 درصدی از کل مصرف انرژی دنیا را بهخود اختصاص داده است که انتظار میرود این سهم در سال 2030 به 27 درصد برسد. بنابر این تهیه زغالسنگ به امری راهبردی برای کشورهای در حال توسعه تبدیل شده است.
با مشاهده آماری از شدیدترین حوادث معدنی دنیا طی دو دهه اخیر، درمییابیم که تهیه این ماده ارزشمند چندان هم ساده نیست:
- نوامبر2004، انفجار معدن زغالسنگ چین ژیاشان 166 کشته بر جای گذاشت.
- فوریه 2005، در انفجار گاز در معدن زغال سنگ سان ژیاوان چین 214 نفر کشته شدند.
- سپتامبر 2006، ریزش سقف معدن زغالسنگ در اثر انفجار در استان شرقی خارقند دهها کشته برجا گذاشت.
- مارس 2007، در معدن زغال سنگ سیبری روسیه، انفجار 110 معدنچی را به کام مرگ فرستاد.
- می2007، انفجار معدن یابی لیانایا واقع در سیبری روسیه جان 38 نفر را گرفت.
- سپتامبر 2007، بارش شدید باران باعث ایجاد سیل در معدن زغال سنگی در استان شرقی شاندونگ چین شده و جان 181 معدنچی را گرفت.
- اکتبر 2007، عدهای از3200 نفری که 24 ساعت در عمق 2200 متری معدن طلای الاندسراند به دام افتادند، کشته شدند.
شدیدترین حادثه ثبت شده در تاریخ معدنکاری جهان، مرگ 1572 معدنچی در معدن هونکیکو در منچوری تحت اشغال ژاپن در اثر انفجار گرد زغال است.
در این آمار نام چین بیش از دیگر کشورها به چشم میخورد. این کشور رسیدن به بالاترین رشد اقتصادی و حفظ آن را سر لوحه فعالیتهای اقتصادیش قرار داده است. چین با داشتن 13 درصد از ذخایر قابل استحصال زغالسنگ جهان، سومین دارنده ذخایر بزرگ این ماده معدنی است و با تولید 3/2 میلیارد تن زغالسنگ در سال، سهم بزرگی از مصرف 4/5 میلیارد تنی جهان را بهخود اختصاص داده است. معدنچیان این کشور را میتوان از قوای محرکه اصلی توسعه شتاب زده و در عین حال قربانیان این توسعه دانست، چراکه سالانه هزاران کارگر، که گاهی به گفته منابع غیردولتی تعدادشان به 20 هزار نفر بالغ میشوند، در معادن این کشور جان خود را از دست میدهند.
آفریقای جنوبی از دیگر کشورهایی است که حوادث معدنی در آن تلفات قابل توجهی بر جا میگذارد. این کشور که پایه اقتصادیش را استخراج از معادن به ویژه طلا و الماس تشکیل داده است، با تولید سالانه حدود300 تن طلا عنوان بزرگترین تولیدکننده این فلز گرانبها را در اختیار دارد.
سهم ما از حوادث معدنی
وضعیت کشور ما ایران نیز از منظر وقوع حوادث معدنی قابل توجه است. البته ایمنی معادن کشور روند رو به رشدی دارد و نسبت تولید ماده معدنی به تلفات از 8/2 میلیون تن در سال 1380 به 8/3 میلیون تن در سال 1381 به ازای هر یک مرگ رسیده است و در سال 1382 به ازای مرگ هر نفر 5/6 میلیون تن ماده معدنی حاصل شده است. گرچه نسبت 5/6 میلیون تن در ازای هر فوت به استاندارد جهانی بسیار نزدیک است ولی در قیاس با کشور آمریکا که به ازای هر فوت 28 میلیون تن ماده معدنی تولید میکند، چندان مطلوب بهنظر نمیآید.
روند افزایش این نسبت با شیبی ملایم ادامه پیدا کرد تا در سال 1385 به 7 میلیون تن به ازای هر فوت رسید. در نیمه نخست سال 86 نسبت بهمدت مشابه در سال قبل از آن تعداد حوادث شدید معدنی از 111 به 95 مورد و ضریب تکرار حوادث از 01/5 به 47/3 کاهش یافت .
این در حالی است که مجموع ساعات کارکرد معادن مهم کشور بیش از 5 میلیون ساعت طی این بازه زمانی افزایش داشته است. با توجه به این آمار میتوان چشمانداز نسبتاً مناسبی را برای ایمنی معادن کشور دید. طبق آخرین گزارشات رسمی معادن سنگ تزیینی و زغال سنگ حادثه سازترین معادن کشور هستند.
کارشناسان فقر در آموزش و فرهنگ معدنکاری، مواجهه با شرایط طبیعی، محدودیت فضای کاری و تاریکی نسبی آن، کثرت نیروی انسانی و پایین بودن درجه مکانیزاسیون را از جمله مبادی اصلی خطر معرفی میکنند. خطاهای انسانی، عدماستفاده از ابزار و وسایل حفاظتی و آلودگی هوای معادن از دیگر موارد خطرساز هستند.
زغالسنگ از انفجار تا خودسوزی
بهطور کلی معدنکاری در جهان به دو روش سطحی و زیرزمینی صورت میگیرد.
از جمله ویژگیهای معادن زیر زمینی، علاوه بر وجود پیچیدگی در طراحی، بالا بودن هزینهها و حادثه خیزی این معادن است. معادن زیرزمینی زغالسنگ بیشترین سهم را در بدنام کردن این روش معدنکاری از منظر ایمنی دارند بهگونهای که تونلهای این معادن را میتوان به تونلهای وحشت برای افراد حاضر در آن تشبیه کرد.
انفجار بیشترین سهم از حوادث معدنکاری و تلفات ناشی از آنها را بهخود اختصاص میدهد. منظور از انفجار، سوختن بسیار سریع یک ماده سوختنی است که در معادن زغال سنگ، این ماده گاز زغال یا گرد زغال است. گاز زغال که همان متان است، یکی از هیدروکربورهایی است که در اثر تغییرات بیوشیمیایی روی اندامهای گیاهی طی فرایند تشکیل زغالسنگ پدید میآید.
انفجار آمیزترین حالت متان زمانیاست که این گاز در هوا به غلظت 9 تا 5/9 درصد برسد و غلظت بیش از 10 درصد گاز زغال در هوا به سختی موجب انفجار میشود و عموماً با ترکیب با اکسیژن محیط، ایجاد خفگی میکند. البته همیشه احتمال وزش جریان باد و کاهش این غلظت به درصد خطرناک وجود دارد.
بنابر این عیار ایمنی در نظر گرفته شده برای گاز زغال یک درصد است تا احتمال وقوع حادثه به کمترین حد خود برسد. گرد زغال بهعنوان دیگر علت انفجارهای معدنی، معلول کار کمباینها، پیکورها، عملیات آتشباری، بارگیری و حملونقل زغال سنگ طی فرایند استخراج است. با وجود گاز زغال، انفجار گرد زغال در فضای معدن به انفجاری مهیب تبدیل خواهد شد که بدترین حادثه معدنی به شمار میرود.
برای جلوگیری از انفجار در وهله نخست باید حفرهها از تجمعات گرد زغال پاک شود و سپس با پاشیدن آب یا گردهایی نظیر رس، سنگ آهک یا سنگ گچ، حد فاصل ذرات پر شود. برای جلوگیری از گسترش و انتشار انفجار در بالای مقاطع تونلها نیز آتش بندهای آبی یا خاکی تعبیه میشود که در اثر دریافت موج انفجار، واژگون شده و محتویات خود را بر آتش میریزند.
علاوه بر انفجار، معادن زغال سنگ با آتش سوزی نیز دست و پنجه نرم میکنند. از جمله علل آتش سوزی، خود سوزی زغال سنگ است. منظور از خود سوزی اکسیداسیون تدریجی است که به سوختن خودبهخودی ماده معدنی منجر میشود. شرط وقوع این پدیده، که معمولاً در عمق 15 تا 20 متری رخ میدهد، وجود شکافهای بسیار ظریف، کوچکتر از یک میلیمتر، در ماده معدنی است.
این شکافها در نقاطی وجود دارند یا پدید میآیند که از تراکم کافی ماده معدنی برخوردار نباشند. هنگامی که توسعه معدن به این نقاط میرسد، درصورت عدمپیشروی و استخراج سریع، وقوع آتش معدنی محتمل است.